یاوران کتاب
به اطلاع کتاب دوستان می رساند:
نمایشگاه بین المللی کتاب تهران با 26 دوره برگزاری یکی از معتبرترین نمایشگاه های بین المللی کتاب درآسیا و خاورمیانه است. حضور سالانه بیش از 2 هزار و 500 ناشر داخلی و 1700 ناشر خارجی و بازدید بیش از 5 میلیون نفر از این نمایشگاه، اعتبار فوق العاده ای به آن بخشیده است و به لحاظ بازدید کننده آن را در صدر جهانی قرار داده است.
موسسه نمایشگاه های فرهنگی ایران به عنوان بازوی اجرایی معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در برگزاری نمایشگاه بین المللی کتاب تهران، نمایشگاه های کتاب استانی و نمایشگاه های کتاب خارج از کشور در تلاش است تا در بیست و هفتمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران ( 10 تا 21 اردیبهشت 1393) بیش از پیش در جهت اعتلای فرهنگ کتاب و کتابخوانی و رضایت مردم فرهنگ دوست کشورمان گام بردارد.
تلفن تماس با ستاد نمایشگاه :88170250
تلفن تماس بن کارت دانشجویی 88496161 (021)
احساس حقارت در کشور ما به شدت رایج است
متأسفانه قشر علم را گرفتند و تا دوران ما همین سنت سطحینگری و مشق نویسی حاکم مانده و معنای پیشرفت علم به کلی مبهم است؛ در حالی که در غرب، علم همواره دو خاصیت پیشروندگی در مرزها و تأمین نیازهای زندگی را داشته است. ملاک رشد علم در دوره ما، پیمانههای ناقصی مانند تعداد مقالات است، ولی این مقالات چه نیازی از ما رفع کرده است؟
«تعداد زیاد دکترا مملکت را نجات نمیدهد، بلکه وجود دکترای با کیفیت است که نجات دهنده ماست»؛ این باور دکتر گلشنی است؛ از جمله چهرههای ماندگار کشورمان در فیزیک که استاد دانشگاه صنعتی شریف و از جمله صاحب نظران و اساتید سرشناس «فلسفه علم» در جهان به شمار میآید. حضور وی در «نشست توسعه علمی مطلوب در جامعه اسلامی» فرصتی دست داد تا با دیدگاههای وی در این باره آشنا شویم.
به گزارش «تابناک»، دکتر گلشنی، رئیس گروه «فلسفه علم» دانشگاه صنعتی شریف، نخست با طرح این پرسش که چه عواملی باعث پیشرفت علم در جوامع اسلامی و سپس افول آن شد، در پاسخ به شش عامل اشاره کرد:
نخست و مهمترین عامل، تشویق قرآن به مطالعه طبیعت است که در آیات گوناگون، هم به بعد نظری و هم به بعد تجربی آن اشاره شده است و عالمان مسلمان با این نگاه، مطالعه طبیعت را عبادت میدانستند.
دوم، تشویق قرآن و سنت به یادگیری علم از هر جای ممکن است و مشخص است در حدیث معروف «اطلب العلم ولو بالصین» یادگیری الهیات در چین نیست، بلکه منظور هر نوع علمی است.
سوم، حاکمیت روح تسامح بود و عالمان مسلمان برای یادگیری علم، با تواضع و خوشرفتاری حتی شاگرد مسیحیان و صابئیان میشدند.
چهارم، پرهیز از تقلید کورکورانه بود. همان گونه که ابن سینا میگوید کسی که بدون دلیل چیزی را بپذیرد، از فطرت انسانی دور شده است. عالمان ما علاوه بر مطالعه آثار گذشتگان قدرت خلاقه و نقاده هم داشتند، آنچنان که میبینیم ابن هیثم کتاب الشکوک علی بطلمیوس و رازی کتاب الشکوک علی جالینوس را مینگارند. متأسفانه اکنون در محیط ما این جو حاکم نیست و عینا ترجمه و تقلید و حاشیهنویسی بر کارهای غربی صورت میگیرد.
پنجم، سختکوشی در کسب معرفت بود و عالمان مسلمان برای یافتن یک کتاب یا دیدار با یک عالم زحمات و مشقات زیادی را متحمل میشدند.
ششم، جامعنگری و کلنگری حاکم بر تمدن اسلامی، آخرین نکته است؛ در آن زمان علوم دینی از علوم طبیعی جدا نبود و یک روح حاکم بود، کار علمی را به روش علمی انجام میدادند و با یک دید وسیع به کلیت قضایا نگاه میکردند.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و فرهنگستان علوم با ذکر اینکه بیان این عوامل به معنای آوردن طبیعیات آن زمان نیست ولی باید آن روحیات را داشته باشیم، در پاسخ به این پرسش که چرا علم در جهان اسلام به انحطاط گرایید، گفت: دلایل بسیاری همچون جنگهای صلیبی، پیدایش تصوف و پارهپاره شدن جهان اسلام برای این سؤال ذکر شده، اما به باور من، دلیل اصلی این ماجرا، حاکم شدن مکتب کلامی ضد عقل اشاعره بود که حمایت شدید خلفای عباسی را همراه داشت که تداوم و حفظ حکومت خود را در آن میدیدند. نحوه نگرش غزالی و ابن خلدون و امثال آنها که علوم طبیعی را آغشته به خطا و برای دین مضر میدانستند، از عوامل این کنار گذاشتن بود.
وی افزود: تا دوران مدرن همین وضعیت ادامه داشت و در این مدت، امثال خواجه نصیر که به علم توجه داشتند از مفردات بودند؛ اما در قرن نوزدهم شکست ایران از روسیه، استعمار هند توسط انگلستان و اشغال مصر به دست فرانسویان، جهان اسلامی را واداشت تا به علم جدید روی بیاورد، ولی متأسفانه قشر علم را گرفتند و تا دوران ما همین سنت سطحینگری و مشق نویسی حاکم مانده و معنای پیشرفت علم به کلی مبهم است. در حالی که در غرب، علم همواره دو خاصیت پیشروندگی در مرزها و تأمین نیازهای زندگی را داشته است. ملاک رشد علم در عصر ما پیمانههای ناقصی مانند تعداد مقالات است؛ اما این مقالات چه نیازی از ما را رفع کرده است؟
برنده? دو جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران، گفت: چند سال پیش در همین کشور به کسانی که بیشترین مقاله را در یک رشته داشتند امتیازاتی دادند؛ مقالاتی که تنها 20 درصد ارجاعات خارجی داشتند و تنها 21 درصد آنها در مجلات سطح بالاتر ISI بود؛ علم ما باید به رفع نیازهای ما بیاید، ولی متأسفانه می بینیم در رشتههایی که بیشترین مقالات را داریم بیشترین واردات را هم داریم. با این پیمانههای رشد علمی نیاز کشور برطرف نمیشود. استاد دانشگاهی که بنا به تشخیص خود در حوزه اختراعات یا چاپ کتاب وارد شده است، چرا باید به دلیل نداشتن مقالات، در گرفتن ارتقا با مشکل روبه رو شود؟ ای کاش مسئولین اینجا حاضر و پاسخگو بودند.
وی افزود: بعد دیگر قضیه، مسأله نوآوری است. قوانین و چهارچوبهای موجود اجازه خلاقیت را نمیدهند. مثلا دانشجوی دکترایی که روی پروژه مهمی کار میکند و نیاز به زمان دارد، موظف است در مدتی محدود کار خود را تمام کند وگرنه جریمه میشود. باید اولویتهای ما مشخص باشد و اینقدر تابع مد نباشیم. زمانی بیوتکنولوژی و زمانی نانوتکنولوژی باب میشود. با این شرایط حتی با چاپ صد هزار مقاله هم به جایی نمیرسیم. با علم نمیشود بازی کرد و باید حساب و کتاب در کار باشد.
دکتر گلشنی سپس به مسأله حس تعهد به کشور اشاره کردند و گفتند احساس حقارت در کشور ما به شدت رواج دارد. سایت دانشگاه ما در روزی که یک برنده نوبل از دانشگاه بازدید کرد و چند کتاب را هم هدیه داد تیتر میزند: «بزرگترین روز دانشگاه» در حالی که بزرگترین روز دانشگاه روزی است که افراد دانشگاه کاری کنند که شأن دانشگاه بالاتر برود.
با این سخنان و یادآوری دوباره بازگشت به بینشی که در زمان اعتلای تمدن اسلامی حاکم بود، دکتر گلشنی کارهای مورد نیاز برای پیشرفت و تغییر وضع کنونی را این گونه برشمرد:
1. مشارکت دادن نخبگان: متأسفانه توجه به نخبگان هم بد فهمیده میشود. توجه به معنای تجملات نیست بلکه کافی است امکانات تحقیق در اختیار آنها گذاشته شود و برای علم از هیچ خرجی دریغ نشود.
2. اولویت دادن به رفع نیازهای داخلی
3. ترویج روحیه نقادی و نقدپذیری: جامعه دانشگاهی همانند مقامات اکثرا نقد پذیر نیستند و نقدی هم که میشود از ادب اسلامی دور است. تا وقتی نقد نباشد، علم به هیچ وجه پیشرفت نمیکند. من به شدت با ایجاد کرسیهای آزاداندیشی مخالف بودم زیرا تا محیط نقدپذیر نشود و مردم ادب نقد را نیاموزند این جلسات سودی ندارند.
4. توجه ویژه به کیفیت: کیفیت مسألهای است که از اول انقلاب به کلی فراموش شده است. کفش ایرانی که تولید میشود با مارک خارجی ارائه میشود، چون کیفیت در مورد محصولات داخلی فراموش شده و هویت خود را از دست دادهایم. جامعه دانشگاهی نباید نسبت به این بیکیفیتی ساکت باشد. به مقامات و رهبری نامه اعتراضآمیز بنویسید، کاری که من بارها انجام دادهام؛ تعداد زیاد دکترا مملکت را نجات نمیدهد بلکه وجود دکترای باکیفیت است که نجات دهنده ماست. حداقل دانشگاههای درجه یک از گرفتن دانشجوی پولی معاف باشند. واقعا نتیجه این پردیسها چه بوده است، جز اینکه وقت استاد برجسته صرف دانشجوهای سطح پایین بشود؟
5. توجه خاص به دیدگاه های کارشناسان و متخصصان: به ندرت اهل علم مورد مشورت قرار میگیرند و وزارت علوم به صورت بخشنامهای و یکطرفه تصمیم میگیرد و بخشنامه میکند و به همین دلیل تصمیمات ناقص و تک بعدی هستند. لازمه این کار این است که ابتدا آدمشناسی صورت بگیرد و افراد برتر هر حوزه مشخص شوند و از آنها استفاده شود.
6. حاکم کردن شایسته سالاری: باید رئیس دانشگاه از متوسط دانشگاه بالاتر باشد تا دانشگاهیان برای او شأن قائل باشند. یکی از دکتراهایی که معاون وزیر هم بود در مراسم معرفی یک کتاب تفاوت سلیس به معنای روان را با سیلیس ـ که نوعی فلز است ـ تشخیص نمیداد! با این افراد به جایی نمیرسیم.
7. حاکم کردن کلنگری و وسعت دید در علم و فناوری: در کشور ما متخصصان باریکبین بار میآیند و به قول هایزنبرگ، جهان را با عینک خودشان میبینند. در دانشگاه MIT وقتی دیدند فارغالتحصیلان موفق نیستند، علوم انسانی را وارد مهندسی کردند تا بینش دانشجویان را وسیع کنند، چرا که علم برای خلأ نیست، بلکه برای جامعه انسانی است.
این استاد دانشگاه با عمومی ذکر کردن حنبههای نامبرده، نکات منحصر به فرد جامعه ایرانی را این گونه بیان کرد: در جامعه ما چند ویژگی برای علم ذکر شده که باید به آنها توجه داشت. بر مبنای قرآن، باید از علم برای بهرهگیری از امکانات طبیعت در جهت مشروع و ابداع علم مفید استفاده کنیم. علم مفید هر علمی است که کیان جامعه اسلامی برای اعتلای خویش به آن وابسته است. نکتهای که غرب به طور کلی از آن غفلت کرده، این است که علم باید در پی سعادت بشر باشد. اما میبینیم که در غرب علم در دست قدرتمندان افتاده و به جای رفع مشکلات هزاران نیازمند به اغنیا و مسائل نظامی توجه میشود، به شکلی که در انگلیس 30درصد و در آمریکا 50 درصد بودجه تحقیقات صرف امور نظامی میشود؛ این روند در راستای سعادت بشر نیست. دانشمندان و جامعه علمی ما باید حساس باشند و علاوه بر تلاش برای رسیدن به سطح بالای علم، دغدغه انسانیت را نیز داشته باشند، وگرنه ما نیز مثل آنها آینده خوبی نخواهیم داشت.
عضو فرهنگستان علوم افزود: بزرگترین نقطه ضعف ما در زمان حال فرهنگ حاکم است که نه غربی است و نه اسلامی، زیرا اگر اسلامی بود، باید دغدغه اعتلای یک جامعه اسلامی را میداشتیم و اگر غربی بود، باید نظم و کیفیت و اولویت سنجی و شایسته سالاری حکمفرما بود. رشد سیاست و اقتصاد شرط لازم برای پیشرفت علم هستند اما پیش از اینها ما نیازمند اصلاح فرهنگ و اخلاق خود هستیم و این امر نیازمند حرکتی جهادگونه از جامعه علمی کشور و عزمی قوی در مسئولان است.
دکتر گلشنی در پاسخ به اینکه تحول فرهنگی از کجا میشود، گفت: از دبیرستان و دانشگاه اما این تحول تزریقی صورت نمیگیرد و باید بسیار لطیف و دقیق با قضیه برخورد کرد. استدلال و جاذبه داشتن دو عامل مهم در این امر برای تغییر فرهنگ ما و حاکمیت بینش اسلامی هستند.
تابناک
کتاب «هفت گام ساده ی تغییر کتابخانه ها در محیط های آموزشی» ترجمه جمعی از کتابداران کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه شهید بهشتی، منتشر شد.
به گزارش لیزنا، کتاب «هفت گام ساده ی تغییر کتابخانه ها در محیط های آموزشی» نوشته «پاملا کولبرن هارلند (Pamela Colburn Harland )»، ترجمه جمعی از کتابداران کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه شهید بهشتی و زیر نظر دکتر بهروز دری، رئیس کتابخانه مرکزی دانشگاه شهید بهشتی، منتشر شد.
هفت گامی که در این کتاب به آن اشاره شده است عبارتند از: کاربر محوری، انعطاف پذیری، سوال های تکراری، منابع مشترک، موانع را از سر راه بردارید، به کاربران اعتماد کنید و تبلیغات.
بر اساس بخشی از گفته های مولف، برنامه های مندرج در این کتاب کم هزینه اند و انقلابی در یک سازمان ایجاد نمی کنند ولی کاربران کتابخانه را به پژوهشگرانی پرشور، فراگیران اجتماعی، مسئول و کاملا آماده تبدیل می کنند. با به کار گیری این هفت گام ساده، روشهای جستجو و پردازش اطلاعات برای کاربران کتابخانه آسان و موثر می شود و قابلیت تطابق با آینده را به آنها می دهد و همه معلمان و کارکنان را برای همکاری با یکدیگر تشویق می کند.
کتاب «هفت گام ساده ی تغییر کتابخانه ها در محیط های آموزشی» توسط مرکز چاپ و انتشارات دانشگاه شهید بهشتی در 128 صفحه و شمارگان 1000 نسخه منتشر شده است.
http://www.lisna.ir
نمایشهای «آن مان نباران»
مصطفی رحماندوست نمایشنامههای کودک و نوجوان خود را با عنوان «آن مان نباران» به دفتر ادبیات کودک و نوجوان حوزه هنری تحویل داد که به زودی توسط انتشارات سوه مهر منتشر میشود.
فارس: مصطفی رحماندوست از آماده به چاپ بودن مجموعه نمایشنامههای کودک خود با سر بست «آن مان نباران» خبر داد و گفت: «این مجموعه شامل 7 نمایشنامه کوتاه برای کودکان است که هر جلد آن با یک عنوان مجزا به چاپ میرسد.»
وی گفت: «هر کدام از نمایشنامهها با حداکثر 3 شخصیت و بازیگر اجرا میشوند و برای اجرای آن به امکانات خاصی نیاز نیست و کودکان 4 تا 7 سال میتوانند آنها را اجرا کنند.»
رحماندوست درباره مضامین این مجموعه نیز گفت: «مضامین نمایشنامهها اخلاقی و تربیتی است و کودکان در محیط مهدهای کودک و خانه میتوانند به اتفاق همبازیهای خود آنها را اجرا کرده و ضمن سرگرم شدن آموزههای تربیتی و اخلاقی را یاد بگیرند.»
این نویسنده و شاعر کودک درباره مدت هر کدام از این نمایشنامهها نیز گفت: «این نمایشنامهها کوتاه هستند و هر کدام در 10 دقیقه قابل اجراست.»
نمایشنامههای کودک «آن مان نباران» به همت دفتر ادبیات کودک و نوجوان حوزه هنری تولید شده است و توسط انتشارات سوره مهر به چاپ میرسد.
http://www.niniban.com/news/30805
به اطلاع کلیه علاقه مندان می رساند عصر روز پنجشنبه 22/12/92 اجرای برنامهی هنری شاد برای کودکان به مناسبت روزهای پایانی سال در سطح مدارس شهرستان نور که توسط گروه تئاتر همرهان محمودآباد و با همکاری ادارهی کتابخانههای عمومی شهرستان نور و ادارهی آموزش و پرورش شهرستان نور در سالن آمفی تئاترکتابخانهی عمومی شهید شیخ فضل الله نوری شهر نور برگزار می شود.
حضور شما مایه مباهات است
اداره کتابخانه های عمومی شهرستان نور با همکاری انجمن ادبی شعر آیینی نسیم صبا وابسته به اداره کتابخانه های عمومی و اداره تبلیغات اسلامی شهرستان نور موفق به برگزاری همایش " دلنشین ترین شعر سال من " شد.
این جلسه در عصر روز دوشنبه مورخ 19/12/92 با حضور آقایان یزدان کوزه گر رئیس اداره کتابخانه های عمومی شهرستان نور و حاج آقا علی آزادیان رئیس اداره تبلیغات اسلامی شهرستان نور و جمع کثیری از ادب دوستان انجمن شعر آیینی شهرستان برگزار گردید.
پس از آنکه هر یک از اعضا انجمن به قرائت اشعار خود پرداختند حاج آقا علی آزادیان رئیس اداره تبلیغات اسلامی، با اشاره به تقارن سال نو با ایام فاطمیه گفت: رعایت موازین دینی باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد و مردم متدین به خوبی حرمت این ایام را نگه دارند.
و در ادامه رئیس اداره کتابخانه های عمومی شهرستان نور آقای کوزه گر از حضور همه ی افراد حاضر در نشست تقدیر و تشکر کردند و عنوان داشتند: همواره کتابخانه عمومی بستر بسیار مناسبی برای شکوفایی افراد جویای علم و دانش می باشد.
در پایان این نشست از شاعران بزرگوار تجلیل گردید.
مدیرکل کتابخانههای عمومی مازندران گفت: سامانه تحت وب نمایه نشریات در کتابخانههای عمومی با دارا بودن یک میلیون و 500 هزار مقاله و سند مکتوب، بزرگترین بانک اطلاعاتی مقالات تمام متن فارسی در کشور است.
به گزارش خبرگزاری فارس از ساری به نقل از روابط عمومی اداره کل کتابخانههای عمومی مازندران، محمداسماعیل امامزاده اظهار داشت: نشریات الکترونیکی پایگاه آنلاین ایران نمایه، دارای بانک فهرست شده مقالات کشور از سال 57 تا هم اکنون بوده است.
وی بیان داشت: این نرمافزار با قابلیت جستجوی آسان و به صورت آنلاین در بزرگترین آرشیو مطبوعات و نشریات کشور به صورت رایگان در کتابخانههای عمومی آماده خدماترسانی به علاقهمندان و پژوهشگران است.
مدیرکل کتابخانههای عمومی مازندران افزود: اتصال به نمایه آنلاین بزرگترین سایت آرشیو نشریهها و مقالههای کشور، علاقهمندان را به مقالات بیش از دو هزار عنوان روزنامه، ماهنامه، نشریات علمی و پژوهشی میرساند.
وی با اشاره به روز شدن روزانه این نرمافزار و افزایش چشمگیر تعداد مقالات آن بیان داشت: دانشآموزان، دانشجویان و پژوهشگران میتوانند با مراجعه به کتابخانههای عمومی از این بانک اطلاعاتی استفاده کنند.
امامزاده سامانه نمایه مقالات را بهترین منبع برای محققان بهویژه مسئولان دانست و گفت: مسئولان میتوانند با رجوع به این سامانه و دریافت مقالات مورد نظر خود، سخنرانیهای خود را پربار کنند
http://farsnews.com/newstext.php?nn
مهریه در لغت به معنای کابین که در وقت نکاح بر عهده شوهر است، میباشد و در اصطلاح حقوقی نیز مهر یا صداق مالی است که زن بر اثر ازدواج مالک آن میگردد و مرد ملزم به پرداخت آن به زن میباشد.
مهریه مدت هاست که درکشور ما به بحث داغی تبدیل شده و حاشیه های زیادی را با خود به همراه داشته است. از مجرم شدن یک روزه داماد گرفته تا تمکین نکردن عروس خانم بعد ازعقد و حقی که بعد ازمرگ نیز برذمه آقای داماد است، همگی حاشیهها و مسایلی هستند که این روزها همه آنهایی که ازدواج کرده اند با آن دست به گریبانند.
این جانب خبرنگاری که روایتگر این حدیث تلخ می باشم، در یکی از راهروهای دادگاهی به یک مورد بسیار نادری برخوردم که خواندنش، درس عبرتی برای همگان است، برای آنهایی که سرعقد فرزندان خود، چشمانشان را می بندند و می گویند: مهریه را کی داده و کی گرفته! برای آن هایی که انسانیت را می فروشند وبرده ی زر خرید شیطان می شوند تا جایی که حتی تا فروریختن شخصیت انسانها پیش می روند و سرانجام آنچه که نصیبشان می گردد جز خفت و خواری نمی باشد. آری امروزه مهریه گرفتن والدینی را می بینیم که پس از فوت دخترشان از داماد خود طلب سهم الارث مهریه می کنند و با هرقیمتی هم که باشد تا پای جان برای استردادش وقت می گذارند و اینک شما را برای خواندن داستان واقعی این مورد نادر دعوت می کنم:
ماجرا به دو سال پیش بر می گردد که همسرم فوت کرد. که پس از تحمل سه سال رنج بیماری صعب العلاج باوجود پیگیری های فراوان و صرف هزینه های هنگفت درمان درگذشت. مشیت خدا بر این قرار گرفت که وی از این دنیا برود و رفت ومرا با دختر سه ساله ام تنها گذاشت. پدر ومادر همسر مرحومه ام پس از ایجاد مزاحمت های فراوان به بهانه دیدن نوه شان با قساوت تمام، سهم الارث مهریه وی را طلب نمودند ضمن آنکه طبق قانون با فوت زن، کلیه حقوق و مطالبات او به ورثه ی وی می رسد که از جمله آنها مهریه اوست که این حق به ورثه اش می رسد و هر یک از ورثه به نسبت سهم الارث خود حق مطالبه مهریه متوفیه از زوج را دارند.، از این رو پدر و مادر آن مرحومه با درخواست شکایت از دادگاه مرا پای میز محاکمه کشاندند از آنجا که توان مالی من آنقدر نبود که بتوانم مهریه را پرداخت نمایم در دادگاه جز اینکه عنوان کنم وظیفه ی من هست اما چه کنم که ندارم نمی توانستم چیزی بگویم، پس از حدود یکسال و نیم از فرستادن ابلاغیه های مختلف به درب منزلمان ناگهان یک روز با ماموران نظامی در محل کارم مواجه شدم که به جلب بنده ختم شد که بعد از اصرار بیش از حد وکیل و قاضی که در قبال حرف من که مالی ندارم که پرداخت نمایم، گفتند: باید کل سهم الارث را پرداخت کنی و یا اینکه به زندان بروی،چاره ای نداشتم و این طور دستور اجرا شد و مرا به زندان منتقل کردند. قرار دادگاه 27 بهمن انتخاب شده بود و من بایستی تا آن روز در حبس باشم. به همین راحتی والدین همسر مرحومه ام، دختربچه ای را از دیدن پدرش؛ تنها حامی وی محروم کردند. مدت حبس من تا روز دادگاه یازده روز شد. تمام مشقت ها و رنج های زندان را به جان خریدم تا حقانیت خودم را به اثبات برسانم. تا بگویم من اگر ندارم، گناهکار نیستم. تا بگویم مهر و عطوفت این نیست که مادر اگر رفت پدر را از دیدن فرزند و بالعکس فرزند را از دیدن پدر محروم نمایند. تا بگویم قساوت برخی از آدمها آنقدر زیاد است که حتی به بی تابی ها و گریه های نوه شان در غم ندیدن پدر بی تفاوت هستند. تا بگویم شمایی که ادعای دوستی را دارید چگونه حاضر شدید اشک دخترک معصومم را دربیاورید و به مشتی سکه بسنده کنید. چگونه حاضر شدید که خانواده ام به تب و تاب بیفتند و در غم نبودن من بیتاب گردند.، تا بگویم اگر فردی را به حبس انداختند که با آبروی وی بازی کنند نه تنها آبروی طرف مقابلشان محفوظ خواهد ماند بلکه بر ابهت و شخصیت این فرد نیز افزوده خواهد شد و محبوبیت چشمگیرتری در اجتماع نصیبش خواهد شد. تا بگویم به زندان آمدن من هم نوعی حکمت بود و هست. مطمئنم خداوند یکتا همیشه و هر جا یار و یاور بی کسان است. آنچه که به من در این مدت زندانی قوت قلب می داد یاد خدا بودکه باعث آرامش روح و تهذیب نفسم شد حقیقتا زندان فرصتی برای شناخت بیشتر خودم وهر چه بیشتر نزدیک تر شدن به خدا بود. خوشبختانه بعد از مدت سه چهار شبانه روز خویشاوندانم و دوستان خوبم و همسر فداکارم با مهیا کردن تمام سهم الارث خواستند که آزادی مرا بدست آورند اما پس از مشورت های فراوان از صاحبنظران، صلاح بر این شد که دست نگهداریم تا روز دادگاه فرا برسد.
روز دادگاه از طرف شاکیان تنها وکیل آمده بود که عرض اندام می کرد. در دادگاه آنچه که لازم بود تا از خودم دفاع کنم هم خودم هم خویشاوندانم که در دادگاه من حضور داشتند بیان نمودیم. ضمن آنکه یکسال پیش پس از آنکه استرداد جهزیه انجام شده بود، پدر و مادر همسرمرحومه ام، پس از دریافت آن بدون آنکه مشورتی صورت بگیرد تمام آن اموال که سهم دخترم هم در آن بود به غیر بخشیده بودند که در دادگاه از آن حرف به میان آوردم قاضی حق را به من داد و گفت: با پیگیری و شکایت، این عمل مسلما جرم محسوب می شود.، القصه، وکیل سر درگم شده بود تنها توانست بگوید: که شاکیان انصراف خود را از پرونده اعلام می دارند. و این شد که من آزاد شدم و به خانواده ام پیوستم و اما این درس خوبی به تمام مردم و انسانیت خواهد داد که مراقب باشید بیگدار به آب نزنید نگویید: که مهریه را کی داده و کی گرفته! همان طور که متوجه هستید مهریه حقی است که حتی بعضی ها برای بدست آوردن امور دنیوی، با دست آویز شدن به هر چیزی آن را بدست خواهند آورد.