رنج آدم شدن
رنج آدم شدن
نوبت چاپ: اول 1389
مؤلف: سیدمحمد سادات اخوی
شرکت چاپ و نشر بینالملل
اثر حاضر مجموعه یادداشت و تجربیات نویسنده است در زمینه دینداری و زندگی امروزی که در چهار گفتار تنظیم شده است.
در گفتار اول چند توصیه این مؤلف را مرور میکنیم:
،، 24 ساعت تمام، با هیچ کس دیدار نکن!... بگذار آدمها و تفکر متفاوتشان دست از سرت بردارند. خودت باشی و تپشهای قلب راستگویت،،
،، خدا هیچگاه کم نمیشود، بیدلیل دستپاچه نشو او همین نزدیکی است و هوای تو را دارد، به خودت فرصت بده،،
،، به این فکر کن که از همان اول چگونه با اعتقادهای دینیات آشنا شدهای... شاید از همان اول هم راه خوبی برای آشنایی انتخاب نکردهای،،
سیدمحمد سادات اخوی در خصوص این نوشتارف میگوید: تکتک تجربههای معنوی این اثر ملموسند و بارها آنها را آزمودهام تا هنگام نوشتن، یقین نسبی داشته باشم. وی در ادامه تأکید میکند: آنچه پیش روی شماست حاصل تجربههای معنوی من است. ممکن است تجربههای معنوی شما از جنس دیگر و صاحب پایانی متفاوت باشد. به هر حال قصد داشتم محدودهایی را که در یافتهام، بشناسانم.
نویسنده در خصوص یکی از تجربیاتش در ماه مبارک رمضان مینویسد: وقتی روایتها و دعاهای ماه رمضان را میخواندم این نکته را فراوان دیدم که در ماه رمضان از در و دیوار زمین و آسمان، درون و بیرون آدم، برکت میبارد. معنای سلیس و سادهاش این است که مدام باید به همه جا و همه کس دقیق شد. آدمهایی که میخواهند از باران لذت ببرند مدام سرشان را بلند میکنند... دستشان را زیر قطرهها میگیرند و گاهی با لذت باران را به صورت نیمه مرطوبشان میکشند و تلاش میکنند با همه وجود، یاران را حس کنند. در تمام ماههای سال به ویژه محرم و رمضان در باران قدم میزنیم لازم است برای دریافت طراوات دقیق و سرحال باشیم.
وی در قسمت دیگری از کتاب مینویسد: وقتی به یاد بخشهایی از گذشتهام میافتم، شرمنده میشوم. زمانهایی بودهاند که در کاری مستحب غرق شدهام و حواسم از واجب پرت شده است. آدمهای زیادی را دیدهام که همین مشکل را داشتهاند وقت فراوانی را صرف اجرای آیینهای مذهبی میکنند و سادهترین حقوق همسرشان را زیر پا میگذارند و اگر وارد ذهن اهل خانوادهشان بشوید، میبینید که لبریز حسرتهای کوچک و سادهاند.
در خصوص دعا و استجابت آن دیدگاه نویسنده این است که گاهی با هزار زحمت انبوه دعا و نذر را به کار میبندیم و نمیشود و گاهی هم بی زحمت و دردسر، تا از خدا میخواهیم، عطا میکند. برای توجیه این موضوع سادهترین راه این است که بگوییم در فلان موقعیت پاک بودهایم و در موقعیت مقابلش ناپاک که بیراه هم نیست. گاهی برخی از حاجتهای مادر دایره قضایند و تغییرشان ممکن است برای همین هم گفتهاند دعا، قضای آدمی را تغییر میدهد. برخی دیگر را که در زیر چتر قَدَراند را هیچ کار نمیشود کرد، بمیرم و بمانیم، رخ میدهند... نویسنده در ادامه این توجیه را ساده میانگارد و مینویسد، با همه کوچکی و تجربههای شخصیای که خودم دارم و از انبوه آدمها دیدهام، یقین دارم که لطف خدا اجازه نمیدهد آدمها دستی- دستی با ندانم کاریهایشان تقدیرشان را به افتضاح بکشانند و بعد تا آخر عمر، اسیر همین کارشان بشوند. برای همین هم شب قدر را در قلب ماه رمضان و فرصتهای گوناگون توبه قرار داده است تا با نیایشهای ویژه به آدمها فرصتی برای تغییر تقدیرها، بدهد.
در گام سوم این مجموعه نویسنده با الهام از زندگی برخی از بزرگان ضمن نقل داستان از زندگی آنها به بررسی و ارزیابی موضوع میپردازد.
در یکی از این داستانهای کوتاه و مهم میخوانیم: سال پیش با دوستان رفتیم فشم. تا عصر یک جمعه با هم باشیم. توی باغ هر کداممان سرگرم کاری شدیم بعد از یک ساعت همه آمده بودیم اما مرد خندان نیامده بود. دست آخر انتهای باغ کنار جوی باریک آبیاری، پیدایش کردیم نشسته بود و برای مورچههایی که به زحمت از این طرف جوی، برای لانهشان در آن طرف جوی دانه میبردند، پل میساخت بعد هم با حوصله برایشان نان خرد کرد.
نوینسده با الهام از این نوشته کوتاه که از زندگی میرزا احمد عابد نهاوندی است. مواردی را خاطرنشان میسازد یکی از این موارد را اینگونه مینویسد: آدمهایی را دیدهای که مدام دنبال ثواب میگردند و همیشه از کمی ثواب کردنشان زجر میکشند آدمهای اینگونه همیشه سرگردان، ناراضی و معذبند. انگار فراموش کردهاند که نیکوکاری برای رسیدن به آرامش درونی است نه اضافه شدن رنج ذهنی، از اینها بدتر گاهی آنقدر حواسشان به افزایش «بیلان» خوبیهایشان است که دور و بر خودشان را فراموش میکنند خوب که به زندگیشان نگاه میکنیم متوجه میشویم که خیر این آدمها به همه عالم میرسند اما خانواده و نزدیکانشان بیبهره ماندهاند.
در گام چهارم با عنوان «پیشنهادها» نگاهی به سه کتاب مهم اخلاقی مشتمل بر معراجالسعاده به قلم زنده یاد نراقی و دو کتاب «لقاءالله» و «المراقبات» به قلم زنده یاد ملکی تبریزی، شده است و با مرور بر قسمتهایی از آنها به توضیح و بررسی مواردی پرداخته شده است.
در برگزیدهای از رساله معراجالسعاده آمده است: «برای هر کس که در دنیای معاصر زندگی میکند، مهمترین مسئله امروز، رسیدن به آسایش است.»
«کتابهای قدیمی، به خاطر فاصله زبانی و زمانی با دوران معاصر، نمیتوانند به عنوان نمونه و پیشنهاد امروزی مطرح شوند، هر چند که علاقهمندان سعادت و خوشبختی، به طمع یا آرزوی خوشبختی، حاضر شوند دورههای سخت نزدیک شدن را بگذرانند.»
«آنچه به خیالمان وارد میشود و جور است به صورت کلی وقتی فکری آدم را به خیری برساند، الهام است و اگر سبب پیشامدی نامناسب شود وسوسه است.
همچنین در زمینه یاد خدا آمده است: مهمترین ذکر خدا، نماز است. یادت باشد که شیطان به خاطر سجده نکردن به آدم از درگان خدا رانده شده و بنابراین به عبارتی که سجده داشته باشد حساس است و بیش از همه جا، هنگام نماز سراغت میآید تا هر طور که میتواند، ذکرت را نابود کند برای همین است که در نماز، همه فکرهای دنیا به ذهنت میرسند.
همینطور در باب غیرتمندی از رسول اکرم(ص) مینویسد: وقتی کسی غیرتش را از دست میدهد خدا فرشتهای را میفرستد تا چهل روز و شب بر سر وجدان او فریاد کشد تا بداند که غیرتش را از دست داده... اگر ندای وجدانش را شنید و توجهی نکرد فرشته به درگاه خدا برمیگردد و ایمان صاحبخانه را نیز با خود میبرد.
در ادامه نیز به برگزیدهای از رساله لقاءالله اشاره شده است. صاحب این کتاب یعنی میرزا جواد ملکی تبریزی از عارفان جلالی بوده و گریستن فراوانش نیز به خاطر خوف از عذاب و عظمت الهی بوده است اما وقتی اندازه گریستنهای میرزا و مناجات و توبه شبانهاش را کنار کتاب لقاءالله گذاشتم و خدا را تا این اندازه در توصیفهای میرزا دوستداشتنی دیدم مطئن شدم شاید توصیفی که نوشتهاند درباره میرزا درست نباشد.
در قسمتی از نوشتههای او آمده است: اگر گناهانت فراوان شدند و به دلت افتاد توبه کنی شیطان راهت را خواهد بست تا به مقام توبه نرسی زیرا اگر اراده توبه در دلت بجوشد آن را تجربه خواهی کرد و به دنبال آن مهربانی و بخشش خدا را خواهی چشید.
اخوی در خصوص برگزیدهای از رساله مراقبات که در دنباله این مطلب میآید، مینویسد: این کتاب یادت میدهد که مناسبتی را فراموش نکنی و بیش از آنکه به روزانه زیستن فکر کنی به زیستنی مهمتر و طولانیتر فکر کنی.
در این رساله به احکام و آدم ماههای محرم، صفر، ربیعالاول، ربیعالثانی، جمادیالثانی، رجب، شعبان و رمضان و... پرداخته شده است.
قسمتهایی از آن را مرور میکنیم: «شایسته است در همه روزهای ده روز اول این ماه، زیارتنامه ویژه امام حسین(ع) در روز عاشورا خوانده شود.
روز عاشورا روز بزرگی است کسی که رخدادهای آن روز را درست بشناسد، دلش نمیآید از صبح تا عصر پرخوری کند یا خوردنیهایی را که بیش از همیشه در جشنها یا روزهای شاد خورده، بخورد.
وی در جای دیگر مینویسد: یادمان نرود که بیش از هر عبادتی، شایسته است تلاش کنیم تا شب عاشورا، توفیق زیارت و بیدار ماندن در حرم حضرت اباعبدالله نصیبمان شود و اگر نتوانستیم به گونهای که خستگی بیداری به سوگواری روز عاشورایمان آسیب نزند، بخشی از شب عاشورا بیدار باشیم.
سیدمحمد سادات اخوی متولید 1352 و فارغالتحصیل رشته الهیات است او که اولین کتاب خود را با نام تا دریا توسط نشر برگ ویژه نوجوانان منتشر کرد، تاکنون حدود 42 عنوان کتاب در حوزههای شعر، نثر، طنز، سفرنامه و داستان کوتاه به رشته تحریر درآورده است.
منبع:
http://old.ido.ir/a.aspx?a=1389102501