سفارش تبلیغ
صبا ویژن

یاوران کتاب

 

برش‌ کاغذهای شگفت‌انگیز هانس کریستین اندرسن

هانس کریستین اندرسن در سراسر دنیا برای افسانه‌های پریانش شهرت دارد. این قصه‌گوی دانمارکی داستان‌های بند انگشتی، پری دریایی کوچک، سرباز حلبی مصمم، جوجه اردک زشت، لباس نو امپراطور و بیش از 150 داستان دیگر را نوشته است. اما بسیاری از کسانی که از داستان‌های اندرسن لذت برده‌اند، نمی‌دانند که او هنرمند هم بوده است. اندرسن نقاشی کردن و ساختن کولاژ را نزد خود آموخت. عروسک خیمه شب بازی و صحنه تاتر عروسکی ساخت. او همچنین از تکه‌های کاغذ تصاویر بی‌نظیر برید. همه کسانی که این برش‌های کاغذی را می‌دیدند، شیفته می‌شدند.
در زمان حیات اندرسن، بین سال‌های 1805 و 1875 ، مردم باید برای سرگرمی خود وسیله‌ای فراهم می‌کردند. تلویزیون، رادیو، فیلم هنوز اختراع نشده بود. آن زمان مردم به تاتر یا کنسرت موسیقی می‌توانستند بروند و یا برای سرگرمی در منزل آواز می‌خواندند، آلات موسیقی می‌نواختند یا ورق بازی می‌کردند و مسابقه ترتیب می‌دادند. دور هم صحبت می‌کردند، قصه می‌گفتند و می‌خواندند.
شنونده کم‌ سن و سالی اندرسن را که یکی از بهترین قصه‌گویان دوران خود بود، " شاهزاده قصه پریان " می‌نامید و همیشه به عنوان هنرمند مجلس گرم‌کن بسیار طالب داشت. او داستان‌هایش را با حرکات بدن با شور و سرزندگی فراوان تعریف می‌کرد. او این داستان‌ها را به زبان روزمره مردم نوشته تا به زبان رسمی که نویسندگان دانمارکی هم‌عصر او به‌کار می‌بردند. همین کار داستان‌هایش را از دیگران متفاوت کرده بود. مانند داستان‌های پریانش، کاغذ برش‌های اندرسن هم بسیار مبتکرانه و تحسین‌برانگیز بودند. اندرسن هرگز در داستان‌هایش توضیح نمی‌دهد که چگونه این‌قدر در ساخت کاغذ برش مهارت پیدا کرد. با اینکه او مرتب می‌نوشت، چه به صورت یادداشت‌هایی در دفتر خاطرات، نمایشنامه، شعر،رمان، سفرنامه، زندگینامه خودنوشت و هزاران نامه بسیار به ندرت از کاغذ برش‌هایش ذکری به عمل می‌آورد. اغلب چیزهایی که از این هنر اندرسن دانسته شده از مطالبی به‌دست آمده که سایر اشخاص درباره اندرسن نوشته‌اند و با دیدن این برش‌های کاغذی یاد گرفته‌اند.
اندرسن معمولا این برش‌ها را زمانی انجام می‌داد که اشخاص تماشا می‌کردند. اغلب هنگامی که قصه پریان را بلند نقل می‌کرد، بسیاری از شنوندگانش، به‌خصوص کودکان، چنان تحت تاثیر قرار می‌گرفتند که برای همه عمر داستان‌های اندرسن و برش‌های کاغذی او در خاطرشان می‌ماند. چند نفر از آن‌ها درباره اندرسن و برش کاغذهای شگفت‌انگیز او در زمان بزرگسالی مطالبی نوشته‌اند. بارونس بودیلد فون دونرBaroness Bodild von Donner ده‌ساله بود هنگامی که اولین بار اندرسن را زمان گفتن قصه‌های پریانش و بریدن طرح‌های کاغذی‌اش در ملک‌شان در دانمارک دید. او در بزرگسالی از او چنین یاد می‌کند، " او همیشه با قیچی گنده‌ چنین چیزهای ظریف و زیبا را می‌برد." یکی دیگر از این کودکان ریگمور بندیکس Rigmonr Bendix بود. او دخترخوانده محبوب اندرسن بود، بنابراین موقعیت‌های بسیاری به‌دست آورد که داستان‌های اندرسن را بشنود و او را هنگام ساختن بریده‌هایش ببیند. او بعدها نوشت، "در حالی‌که اندرسن صحبت می‌کرد، یک تکه کاغذ را تا می‌کرد، بعد می‌گذاشت که قیچی‌اش با حرکاتی منحنی تو و بیرون برود و وقتی که تای کاغذ را باز می‌کرد، اشکال ظاهر می‌شدند."
در برش‌ها و در داستان‌هایش اشیای مشابهی بارها ظاهر می‌شوند: شیطان، تصویر کوپید ( اسطوره روم، خدای عشق، پسر ونوس، پسربچه‌ای ‌است بالدار با تیر و کمان – م ) فرشتگان، پریان دریایی، جادوگران و مسجد. با این‌حال اندرسن هیچ‌گاه از این بریده‌ها برای تصویرسازی قصه‌هایش استفاده نکرد. وقتی که قصه‌ای درباره پری دریا می‌گفت، مثلا تصویر سن‌ تاتر را می‌برید، شاید می‌دانست که این بریده‌ها حتی بیشتر خواهان پیدا می‌کردند چنانچه دور از انتظار عمل می‌شد.
هرچند هیچ‌کس از تعداد کاغذبرش‌های اندرسن اطلاع ندارد، اما او آن‌ها را از نوجوانی تا زمان مرگ می‌ساخت. از صدها بلکه هزاران بریده‌هایی که او ساخته، تنها 250 کار باقی‌مانده است. با توجه به ظرافت این بریده‌ها، وجود این تعداد هم جای شگفتی است به‌خصوص این‌که بیشتر آن‌ها را برای بازی به کودکان داده بود.
اکنون که بیش از یک صد سال از زمان ساخت آن‌ها گذشته، کاغذبرش‌های اندرسن هنوز هم جالب توجه و سرگرم‌کننده هستند. هرساله بیش از 160 هزار نفر به بازدید موزه هانس کریستین اندرسن در شهر ادنزه دانمارک می‌روند تا درباره زندکی اندرسن یاد بگیرند و کاغذبرش‌های او را که در معرض تماشای عموم گذاشته شده، تحسین کنند.
هرچند او در درجه اول به‌ عنوان نویسنده به‌خاطر سپرده شده، اما همچنین در سراسر عمر قیچی و کاغذ را به‌عنوان وسیله‌ای برای بیان استعدادهای هنری‌اش به‌کار گرفت. بریده‌هایش هم دنیای تخیلی و هم لحظه‌هایی از زندگانی‌اش را آشکار می‌کند.
نمایشگاه حاضر شامل 119 تصویر از آثار کاغذبرش هانس کریستین اندرسن است که می تواند مورد توجه تصویرگران، مربیان، مروجان ادبیات کودک، کتابداران و همچنین کودکان و نوجوانان قرار گیرد.
برای اطلاع بیشتر به سایت زیر مراجعه کنید.
http://hca.museum.odense.dk/klip/billedstart.asp?sprog=engelsk
منبع:
- متن مقدمه از مقاله " برش ‌کاغذهای شگفت انگیز هانس کریستین اندرسن " ترجمه پرناز نیری، فصلنامه داخلی شورای کتاب کودک، سال چهل و چهارم، شماره اول و دوم، بهار و تابستان


 

برش‌ کاغذهای شگفت‌انگیز هانس کریستین اندرسن

هانس کریستین اندرسن در سراسر دنیا برای افسانه‌های پریانش شهرت دارد. این قصه‌گوی دانمارکی داستان‌های بند انگشتی، پری دریایی کوچک، سرباز حلبی مصمم، جوجه اردک زشت، لباس نو امپراطور و بیش از 150 داستان دیگر را نوشته است. اما بسیاری از کسانی که از داستان‌های اندرسن لذت برده‌اند، نمی‌دانند که او هنرمند هم بوده است. اندرسن نقاشی کردن و ساختن کولاژ را نزد خود آموخت. عروسک خیمه شب بازی و صحنه تاتر عروسکی ساخت. او همچنین از تکه‌های کاغذ تصاویر بی‌نظیر برید. همه کسانی که این برش‌های کاغذی را می‌دیدند، شیفته می‌شدند.
در زمان حیات اندرسن، بین سال‌های 1805 و 1875 ، مردم باید برای سرگرمی خود وسیله‌ای فراهم می‌کردند. تلویزیون، رادیو، فیلم هنوز اختراع نشده بود. آن زمان مردم به تاتر یا کنسرت موسیقی می‌توانستند بروند و یا برای سرگرمی در منزل آواز می‌خواندند، آلات موسیقی می‌نواختند یا ورق بازی می‌کردند و مسابقه ترتیب می‌دادند. دور هم صحبت می‌کردند، قصه می‌گفتند و می‌خواندند.
شنونده کم‌ سن و سالی اندرسن را که یکی از بهترین قصه‌گویان دوران خود بود، " شاهزاده قصه پریان " می‌نامید و همیشه به عنوان هنرمند مجلس گرم‌کن بسیار طالب داشت. او داستان‌هایش را با حرکات بدن با شور و سرزندگی فراوان تعریف می‌کرد. او این داستان‌ها را به زبان روزمره مردم نوشته تا به زبان رسمی که نویسندگان دانمارکی هم‌عصر او به‌کار می‌بردند. همین کار داستان‌هایش را از دیگران متفاوت کرده بود. مانند داستان‌های پریانش، کاغذ برش‌های اندرسن هم بسیار مبتکرانه و تحسین‌برانگیز بودند. اندرسن هرگز در داستان‌هایش توضیح نمی‌دهد که چگونه این‌قدر در ساخت کاغذ برش مهارت پیدا کرد. با اینکه او مرتب می‌نوشت، چه به صورت یادداشت‌هایی در دفتر خاطرات، نمایشنامه، شعر،رمان، سفرنامه، زندگینامه خودنوشت و هزاران نامه بسیار به ندرت از کاغذ برش‌هایش ذکری به عمل می‌آورد. اغلب چیزهایی که از این هنر اندرسن دانسته شده از مطالبی به‌دست آمده که سایر اشخاص درباره اندرسن نوشته‌اند و با دیدن این برش‌های کاغذی یاد گرفته‌اند.
اندرسن معمولا این برش‌ها را زمانی انجام می‌داد که اشخاص تماشا می‌کردند. اغلب هنگامی که قصه پریان را بلند نقل می‌کرد، بسیاری از شنوندگانش، به‌خصوص کودکان، چنان تحت تاثیر قرار می‌گرفتند که برای همه عمر داستان‌های اندرسن و برش‌های کاغذی او در خاطرشان می‌ماند. چند نفر از آن‌ها درباره اندرسن و برش کاغذهای شگفت‌انگیز او در زمان بزرگسالی مطالبی نوشته‌اند. بارونس بودیلد فون دونرBaroness Bodild von Donner ده‌ساله بود هنگامی که اولین بار اندرسن را زمان گفتن قصه‌های پریانش و بریدن طرح‌های کاغذی‌اش در ملک‌شان در دانمارک دید. او در بزرگسالی از او چنین یاد می‌کند، " او همیشه با قیچی گنده‌ چنین چیزهای ظریف و زیبا را می‌برد." یکی دیگر از این کودکان ریگمور بندیکس Rigmonr Bendix بود. او دخترخوانده محبوب اندرسن بود، بنابراین موقعیت‌های بسیاری به‌دست آورد که داستان‌های اندرسن را بشنود و او را هنگام ساختن بریده‌هایش ببیند. او بعدها نوشت، "در حالی‌که اندرسن صحبت می‌کرد، یک تکه کاغذ را تا می‌کرد، بعد می‌گذاشت که قیچی‌اش با حرکاتی منحنی تو و بیرون برود و وقتی که تای کاغذ را باز می‌کرد، اشکال ظاهر می‌شدند."
در برش‌ها و در داستان‌هایش اشیای مشابهی بارها ظاهر می‌شوند: شیطان، تصویر کوپید ( اسطوره روم، خدای عشق، پسر ونوس، پسربچه‌ای ‌است بالدار با تیر و کمان – م ) فرشتگان، پریان دریایی، جادوگران و مسجد. با این‌حال اندرسن هیچ‌گاه از این بریده‌ها برای تصویرسازی قصه‌هایش استفاده نکرد. وقتی که قصه‌ای درباره پری دریا می‌گفت، مثلا تصویر سن‌ تاتر را می‌برید، شاید می‌دانست که این بریده‌ها حتی بیشتر خواهان پیدا می‌کردند چنانچه دور از انتظار عمل می‌شد.
هرچند هیچ‌کس از تعداد کاغذبرش‌های اندرسن اطلاع ندارد، اما او آن‌ها را از نوجوانی تا زمان مرگ می‌ساخت. از صدها بلکه هزاران بریده‌هایی که او ساخته، تنها 250 کار باقی‌مانده است. با توجه به ظرافت این بریده‌ها، وجود این تعداد هم جای شگفتی است به‌خصوص این‌که بیشتر آن‌ها را برای بازی به کودکان داده بود.
اکنون که بیش از یک صد سال از زمان ساخت آن‌ها گذشته، کاغذبرش‌های اندرسن هنوز هم جالب توجه و سرگرم‌کننده هستند. هرساله بیش از 160 هزار نفر به بازدید موزه هانس کریستین اندرسن در شهر ادنزه دانمارک می‌روند تا درباره زندکی اندرسن یاد بگیرند و کاغذبرش‌های او را که در معرض تماشای عموم گذاشته شده، تحسین کنند.
هرچند او در درجه اول به‌ عنوان نویسنده به‌خاطر سپرده شده، اما همچنین در سراسر عمر قیچی و کاغذ را به‌عنوان وسیله‌ای برای بیان استعدادهای هنری‌اش به‌کار گرفت. بریده‌هایش هم دنیای تخیلی و هم لحظه‌هایی از زندگانی‌اش را آشکار می‌کند.
نمایشگاه حاضر شامل 119 تصویر از آثار کاغذبرش هانس کریستین اندرسن است که می تواند مورد توجه تصویرگران، مربیان، مروجان ادبیات کودک، کتابداران و همچنین کودکان و نوجوانان قرار گیرد.
برای اطلاع بیشتر به سایت زیر مراجعه کنید.
http://hca.museum.odense.dk/klip/billedstart.asp?sprog=engelsk
منبع:
- متن مقدمه از مقاله " برش ‌کاغذهای شگفت انگیز هانس کریستین اندرسن " ترجمه پرناز نیری، فصلنامه داخلی شورای کتاب کودک، سال چهل و چهارم، شماره اول و دوم، بهار و تابستان


 
دو کتاب «آدم کوچولوی گرسنه» و « یک موجود خیلی عجیب» از سوی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتشر شد.
 
 به گزارش لیزنا، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان کتاب «آدم کوچولوی گرسنه» نوشته‌ ی پیر دلی با ترجمه کلر ژوبرت، را منتشر کرد.

 کلر ژوبرت کتاب داستان تخیلی «آدم کوچولوی گرسنه» را برای گروه سنی «الف» سال‌های قبل از دبستان در 36 صفحه رنگی ترجمه کرده است.

این کتاب ماجرای یک پسر بچه‌ی کوچولوی گرسنه است که تمام تلاشش را می‌کند تا بتواند گرسنگی‌اش را برطرف کند.

در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم: آدم کوچولو به طرف نانوایی دوید. آقای نانوا، به من نان بده؛ آخه من گرسنه‌ام. نانوا گفت: من که نان را همین جوری نمی‌دهم. آن را می‌فروشم و این طوری پول در می‌آورم. آدم کوچولو کیف پولش را باز کرد. آن هم خالی بود. و...

این کتاب با تصاویر جذاب و شاد با شمارگان 10 هزار نسخه و قیمت 2 هزار و 300 تومان منتشر و در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفته است.

 همچنین کتاب «یک موجود خیلی عجیب» اثر روندا آرمیتج با ترجمه آتوسا صالحی از سوی انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان چاپ و روانه بازار کتاب شد.

 این کتاب ماجرای حیوانات جنگل است که با یک نوزاد انسان مواجه می‌شوند و این موجود برای آن‌ها ناشناخته است و به تکاپو برای شناسایی آن می‌افتند. نویسنده «یک موجود خیلی عجیب» این‌گونه کتاب را آغاز کرده: گوشه‌ی جنگل چیزی تکان خورد. اول از همه، میمون آن را دید. دست از بازی کشید. زیر پایش را نگاه کرد و گفت: «چه موجود عجیبی! این دیگر چیست؟» و از این درخت به آن درخت  به‌ آن درخت پرید. فیل داشت آب بازی می‌کرد. میمون داد زد: آهای فیل بیا ببین چه چیز عجیبی پیدا کرده‌ام و ادامه داستان...


این کتاب با تصویرگری زیبایی برای گروه سنی «الف و ب» (پیش دبستانی تا چهارم) در32 صفحه  تمام رنگی با شمارگان 10 هزار نسخه و قیمت 3 هزار و 600 تومان منتشر و در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفته است.

منبع : لیزنا

 

اداره کل امور بانوان و خانواده استان در نظر دارد

 نمایشگاه بزرگ توانمندی های بانوان استان

 را به صورت متمرکز در مرکز استان مازندران برگزار نماید.

 لذا از تمامی خانواده های هنرمند به ویژه بانوان توانمند و هنرمند استان که درعرصه صنایع دستی فعالیت می نمایند درخواست می شود در صورت تمایل حضور در این نمایشگاه، آمادگی خویش را تا تاریخ 93/3/10 به اداره کل امور بانوان و خانواده استان اعلام نمایند.

 لازم به ذکر است نمایشگاه مذکور در تاریخ 93/3/21 با حضور مقامات ارشد استانی و کشوری افتتاح و تا تاریخ 93/3/26 دایر خواهد بود شماره تماس :

01512210246

 

 http://women-mz.ir  /

 

 


 

 13 راه برای حرفه ای شدن در نویسندگی به روایت نویسندگان بزرگ جهان

نوشتن آسان نیست. حتی شاید بتوان گفت بسیار هم دشوار است. چرا؟ چون نوشتن درواقع همان فکر کردن است اما روی کاغذ. دیوید مک کالو،برنده پولیتزر درباره نوشتن جمله جالبی دارد: برای خوب نوشتن باید خوب فکر کرد، به همین خاطر نوشتن بسیار دشوار است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به نقل از هافینگتون پست، بسیاری از نویسندگان بزرگ همچون جوآن دیدیون (نویسنده و روزنامه نگار معروف آمریکایی) و دُن دلیلو (نویسنده و روزنامه نگار معروف آمریکایی برنده جایزه پِن و فالکنر) هدفشان از نوشتن را ، نظم بخشیدن به افکار خود عنوان کرده و روند نگارش را چیزی شبیه آشنا شدن با عملکرد ذهن خود توصیف کرده اند.

هانتر اس. تامپسون در یکی از مقاله های خود در سال 1958 نوشت: من متوجه شده ام با نوشتن می توانم چیزهایی که درباره شان می نویسم را بهتر درک کنم و آنها بسیار عینی تر از گذشته بیابم. واژه ها، صرفا ابزارند، ابزاری که اگر درست به کار گرفته شوند حتی قادرند به زندگی شما نظم و ترتیب بدهند.

اگر شما هم ، نویسنده هستید احتمالا هم به هنر خود عشق می ورزید و هم از آن نا امید شده اید. اما حتی نویسندگان بسیار با استعداد نیز گاهی اوقات می توانند از راهنمایی های بزرگان برای ارتقای قدرت تفکر خود استفاده کرده واز خلاقیت آنها بهره مند شوند. بنابراین توصیه می کنیم با ذهن نویسندگی خود، به راهنمایی های بزرگانی چون هنری میلر، زادی اسمیت و ویلیام فاکنر که در ادامه می آید توجه کرده و با کمک انها بهترین اثر خود را خلق کنید.
در ادامه برخی از راهنمایی ها، ترفند ها، خصلت ها و عادات الهام بخش نویسندگان بزرگ را ذکر کرده ایم تا با کمک آنها بتوانید همچون یک نویسنده فکر کرده و خلاقیت خود را در نگارش بهینه سازی کنید.

1- مطالعه آثار بزرگان
هانتر تامپسون به رونویسی کردن از رمان های ارنست همینگوی معروف بود. او این کار را فقط برای شناختن و فرا گرفتن واژه ها انجام می داد. او از روی رمان های "خورشید هم طلوع می کند" و" وداع با اسلحه" همینگوی یک دور کامل نوشت به امید اینکه بتواند معرفت و بینش بت ادبی خود را بیش از پیش درک کند.

2- همه چیز را با دقت مشاهده کنید
مارینا کیگان، نویسنده جوان و درخشانی بود که درست پنج روز پس از فارغ التحصیلی اش از دانشگاه ییل با نمره عالی، به شکل غم انگیزی درگذشت. آخرین نوشته وی در ییل دیلی

به محض اینکه ایده یا تکلیف بزرگ نوشتن در مقابلتان قرار گرفت تا آن را به واژه تبدیل کنید، به راحتی در دامنه تعهد نگارش آن غرق خواهید شد.

نیوز با نام "دربرابر تنهایی"، در یک هفته پس از انتشارش بیش از 1 میلیون بار مورد بازدید قرار گرفت. با بررسی عمر کوتاه زندگی حرفه ای او شاید بتوان گفت که کیگان استاد هنر مشاهده بوده است. هنری که بزرگترین سرمایه یک نویسنده است.

وی در درخواست خود برای حضور در کلاس نگارش به شیوه اول شخص دانشگاه ییل، نوشت:
"حدود سه سال پیش شروع به نوشتن یک فهرست کردم. این فهرست ابتدا در یک دفترچه یادداشت نوشته می شد اما اندک اندک به یکی از صفحات همیشه باز واژه پرداز رایانه شخصی ام بدل شد. من نام این لیست را فهرست چیزهای جالب گذاشتم و قبول دارم که اندک اندک، تکمیل روزانه این فهرست به یکی از عادت های همیشگی من بدل شد.

من ، همه جا و همه وقت از کلاس گرفته تا کتابخانه و پیش از رفتن به رختخواب، در قطار ، هر چیزی که به نظرم جالب می آمد را به لیست اضافه می کردم. حرکت دست های خدمتکار، چشمان راننده تاکسی، و همه چیزهای عجیب و غریبی که مشاهده می کردم و می شد در وصف آن عبارتی نوشت را در این لیست می آوردم. کار به جایی رسید که در حال حاضر 32 صفحه کامل که خطوطش تک فاصله ای هستند(یعنی فاصله بین خطوط در پردازشگر واژگان به اندازه یک اسپیس است) از چیزهایی که برای من جلب بوده اند دارم."

3- رویا پردازی های روزانه
رویا پردازی شاید عادت چندان پسندیده ای نباشد اما می تواند شما را در پیوند خوردن با احساسات و افکارتان یاری رساند. رویاپردازی منبع تمامی نوشته های خوب (و بد ) است. بی جهت نبود که جوآن دیدین تعمقاتش را اینگونه بیان می کند که : آیا جز این است که تنها با رویا پردازی و نوشتن می توانم به اندیشه هایم دست پیدا کنم؟

4- نوشتن از تجربه های واقعی شخصی
گابریل گارسیا مارکز در مصاحبه ای با پاریس ریویو، بر اساس تجربه های شخصی خود به نویسندگان جوان توصیه کرد، آنچه را که می دانند بنویسند:
"اگر از من بخواهید که توصیه ای به نویسندگان جوان بکنم، من به آنها می گویم که آن چیزی را بنویسند که زمانی برای خودشان اتفاق افتاده، همیشه به راحتی می توان تشخیص داد که متن یک نویسنده برخاسته از تجربیات شخصی اوست یا آنچه از دیگران شنیده یا خوانده. وی می افزاید: همیشه از این نکته متحیرم که مرا به خاطر تخیلات قوی ام تشویق می کنند، در حالیکه به واقع تمامی آثار من پایه ای در واقعیت دارند. مشکل اینجاست که واقعیت های حوزه کارائیب، بیشتر شبیه تخیلات

گرترود استین، درباره فرایند نوشتن می گوید: حس خلاقانه نوشتن خواهد آمد، البته اگر وجود داشته باشد و شما اجازه صادر کنید.

رام نشدنی است.

5- نوشتن اولین اولویت شما باشد
هنری میلر در ده فرمان برای نوشتن خود آورده است: نویسنده جدی باید هنر و حرفه خود را بالاتر از هر چیزی قرار دهد. میلر توصیه می کند: اول از هر کاری بنویسید. نقاشی کردن، گوش دادن به موسیقی، وقت گذرانی با دوستان، سینما رفتن و همه کارهای دیگر باید در اولویت های بعدی نوشتن قرار بگیرند.

6- منبع الهام بخش خلاقه خود را (در هر جا که ممکن است) بیابید
گرترود استین، درباره فرایند نوشتن می گوید: حس خلاقانه نوشتن خواهد آمد، البته اگر وجود داشته باشد و شما اجازه صادر کنید.
اما برای اینکه حس نوشتن بیاید، باید یک منبع الهام بخش خلاقانه برای خود پیدا کرده و مرتبا به آن رجوع کنید. استین می گوید، بهترین ایده کارهایش زمانی به ذهنش رسید که در حین رانندگی به گاوی کنار جاده خیره شد. او تنها 30 دقیقه در روز می نوشت و مابقی وقت خود را در اطراف مزارع رانندگی می کرد و هر گاه گاو متفاوتی پیدا می کرد ، به آن خیره می شد تا ایده خلاقانه ای مناسب روحیاتش به ذهنش خطور کند.

7- آنچه را انتخاب کرده اید بپذیرید
آیا دوست دارید مانند یک نویسنده زندگی کنید؟ عالیه! اما مطمئنید که مجذوب یک مدل ایده آلیستی از زندگی نویسندگی نشده اید که هیچ تطابقی با واقعیت ندارد؟ مارگارت آتوود در گاردین نوشته است:
"برای نویسنده شدن، احتمالا نیاز به یک فرهنگنامه جامع، یک کتاب دستور زبان ابتدایی و البته چسبیدن به واقعیت دارید!. این آخری یعنی اینکه: هیچ چیز مجانی نیست. نویسندگی کار و حرفه شماست. در عین حال نوعی قمار است. شما هرگز حقوق بازنشستگی دریافت نخواهید کرد شاید سایر مردم اندکی به شما کمک کنند اما در کل باید روی پای خودتان بایستید. هیچ کس مجبورتان نکرده که نویسنده باشید. خودتان نویسندگی را انتخاب کرده اید ،پس ناله و شکایت نکنید.

8- گوشه ای دنج برای تنهایی بیابید.
زادی اسمیت در قوانینی برای نویسندگان نوشته : از گروه ها و جمعیت ها دوری کنید. حضور این افراد در کنار شما هرگز منجر به ارتقای سبک نگارش تان نمی شود.
اسمیت خصوصا تاکید می کند : مکانی که برای نوشتن انتخاب می کنید باید دنج و خلوت باشد. هنگام نوشتن از زمان و فضای خود محافظت کنید. همه را از نوشته های خود دور نگه دارید حتی اگر عزیز ترین کسانتان باشند.

9- خودتان را روانکاوی کنید
اگر هنوز برای نوشتن مطالب خود گیج

هانتر تامپسون به رونویسی کردن از رمان های ارنست همینگوی معروف بود. او این کار را فقط برای شناختن و فرا گرفتن واژه ها انجام می داد. او از روی رمان های "خورشید هم طلوع می کند" و" وداع با اسلحه" همینگوی یک دور کامل نوشت به امید اینکه بتواند معرفت و بینش بت ادبی خود را بیش از پیش درک کند.

هستید و یا اصلا مطمئن نیستید که برای نوشتن به اندازه کافی در زندگی خود تجربه کسب کرده اید بهتر است اندکی حافظه خود را مرور کنید. فلانری اوکانر این قانون را اینگونه بیان می کند: هر کسی که از دوران کودکی جان سالم به دربرده ، به حد کافی اطلاعاتی از زندگی کسب کرده که بتواند تا آخر عمر درباره شان بنویسد.

10- جمله کلیدی یا ایده اصلی را روی هوا بزنید
به محض اینکه ایده یا تکلیف بزرگ نوشتن در مقابلتان قرار گرفت تا آن را به واژه تبدیل کنید، به راحتی در دامنه تعهد نگارش آن غرق خواهید شد. اما در تمامی آثار بزرگ داستانی و غیر داستانی، یک اتفاق ثابت همواره رخ داده است. همیشه یک ایده، یک جمله یا یک پاراگراف است که باید در لحظه مناسب جلوی دیدگان نویسنده قرار بگیرد.
آنا لموت در کتاب پرنده با پرنده ، که مجوعه نصیحت هایی است درباره زندگی و نوشتن، می نویسد: نویسندگان باید یاید بگیرند که پروژه های خود را همچون گام های آغازین نوزاد به پیش ببرند. نویسنده کتاب مواهب سفر کردن می نویسد:
برادر بزرگم تلاش می کرد تا گزارشی را درباره پرندگان بنویسند که سه ماه برای آن وقت داشت و فردا روز تحویل دادن آن بود. ما همه دور هم در اتاق نشیمن جمع شده بودیم و او روی میز آشپزخانه نشسته بود در حالیکه اطرافش را کاغذ های سفید، خودکارهای جورواجور و کتاب های بازنشده ای درباره پرندگان احاطه کرده و او بهت زده از وظیفه سنگین نوشتن گزارش نزدیک بود از شدت ناراحتی گریه کند. سپس پدرم در کنار او نشست، به آرامی دست روی شانه هایش نهاد گفت: پرنده با پرنده رفیق، فقط اینطور فکر کن که پرنده با پرنده است.

11- تنها با خودتان رقابت کنید
ویلیام فاکنر که هنرمند را "موجودی رانده شده توسط شیاطین" می داند، همیشه از کار خود ناراضی بود. اگرچه نارضایتی تا حدودی اجتناب ناپذیر است، اما اگر دست از مقایسه کردن کارهایتان با آثار دیگران بردارید، اندکی جلوی این حس گرفته می شود.
فاکنر در سال 1956 در مصاحبه ای با پاریس ریویو گفت: نویسندگان هرگز نباید از کاری که انجام داده اند راضی باشند. نوشته ها هرگز به آن خوبی که باید باشند از کار در نمی آیند. خود را با مقایسه کردن های بیهوده با پیشینیان و معاصرانتان عذاب ندهید. فقط سعی کنید از خودتان بهتر باشید.

12- فقط انجامش بدهید.
استفان کینگ درباره اینکه چگونه می توان نویسنده نیرومندی شد، دو نکته دارد، و تقریبا تمام حرفهای بالا به همین جا ختم می شود: زیاد بخوانید و زیاد بنویسید. من هیچ راهی به جز این دو بلد نیستم، هیچ میانبری وجود ندارد.

13- و این کار را با لذت انجام دهید
جویس کارول اوتس، در قوانین شماره یک تا ده خود برای نویسنده خوب شدن (که از طریق توئیتر منتشر شده) می نویسد: با قلب خود و از سر عشق بنویسید.

www.ibna.ir/


عملکرد پنج ماهه شهرداری و شورای اسلامی شهر پول

 اولین جلسه کمیته فنی و پیگیری  مصوب نمودن طرح شهرسازی و اصلاح خطوط و حریم شهری همراه با ضوابط و جلسه درشهرداری  باحضور کارگروه دفتر فنی غرب استان در دفتر شهرداری پول
*
جلسه شورای ورزشی شهرپول در در خصوص پیگیری، مرمت و تعمیر سالن ورزشی و زمین فوتبال و ومشکلات تکواندومشکلات شورای ورزشی و اعزام تیم فوتسال و والیبال به مسابقات شهرستانی درشهرداری پول
*
دیدار ریاست نماینده اداره میراث فرهنگی و صنایع دستی همراه شهردار ازصنایع دستی شهر پول
*
پیگیری واگذاری انشعاب های آب شهر پول به اداره آب وفاضلاب و دریافت پیمایش شهری توسط شهرداری و شوراهای اسلامی شهر پول
*
پیگیری دریافت وجه خزائه به حساب شهرداری پول
*
حضور مهندس تنکابنی و بازدید میدانی وعکس برداری هوایی جهت تعیین محدوده از کل بافت و حریم شهری
*
مخلوط ریزی خیابانهای سطح شهرو دپوی مخلوط در زمین شهرداری جهت شن ریزی معابر
*
ساخت نانوایی و خرید تنور وراه اندازی کامل آن توسط شهرداری و شورای شهرپول و پخت نان بصورت منظم
*
بازدید مهندس سالارمدیر کل اداره برق غرب مازندران در خصوص افزایش ظرفیت سیستم برق و شبکه سازی شهر پول
*
تعمیر چاه آب جهت مشکل قطع شدن آب وترمیم و نگهداری لوله های آب شکسته

*خرید و نصب چراغ فازشب کامل به تعداد 250 عدد و تعویض 100 عدد لامپ
*
همکاری با مدارس در برگزاری مانور زلزله از طریق ماشین آتش نشانی شهرداری پول

*نامگذاری معابر توسط شورای شهر و شهرداری با هماهنگی بنیاد شهیدخانواده شهداء و همشهریان
*
جلسه کارگروه بهداشتی درخصوص مشکلات بهداشتی در سطح و جمع آوری سگ های ولگرد با هماهنگی محیط زیست وشبکه بهداشت و دامپزشکی شهرداری
*
عملیات برداشت خاک، بازسازی، مخلوط ریزی و بیس ریزی وکاشت نهال به مساحت 1کیلومتر
*
پیگیری نامه های خرید لودر از سازمان همیاری و شهرداری های تهران
*
آماده کردن زیرسازی جهت انتقال کانکس هلال احمر و آتش نشانی
*
عقب نشینی ودیوارکشی قسمتی از خیابانهای داخل شهر
*
راه اندازی سرویس بهداشتی ونمازخانه بین راهی دیوچشمه در ایام نوروز
*
ادامه پیگیری پارک تفریحی صد انجیلی ومنطقه زردکمر

http://www.shahrdaripool.ir


عملکرد پنج ماهه شهرداری و شورای اسلامی شهر پول

 اولین جلسه کمیته فنی و پیگیری  مصوب نمودن طرح شهرسازی و اصلاح خطوط و حریم شهری همراه با ضوابط و جلسه درشهرداری  باحضور کارگروه دفتر فنی غرب استان در دفتر شهرداری پول
*
جلسه شورای ورزشی شهرپول در در خصوص پیگیری ،مرمت و تعمیر سالن ورزشی و زمین فوتبال و ومشکلات تکواندومشکلات شورای ورزشی و اعزام تیم فوتسال و والیبال به مسابقات شهرستانی درشهرداریپول
*
دیدار ریاست نماینده اداره میراث فرهنگی و صنایع دستی همراه شهردار ازصنایع دستی شهر پول
*
پیگیری واگذاری انشعاب های آب شهر پول به اداره آب وفاضلاب و دریافت پیمایش شهری توسط شهرداری و شوراهای اسلامی شهر پول
*
پیگیریدریافت وجه خزائه به حساب شهرداری پول
*
حضور مهندس تنکابنی و بازدید میدانی وعکس برداری هوایی جهت تعیین محدوده از کل بافت و حریم شهری
*
مخلوط ریزیخیابانهای سطح شهرو دپوی مخلوط در زمین شهرداری جهت شن ریزی معابر
*
ساختنانوایی و خرید تنور وراه اندازی کامل آن توسط شهرداری و شورای شهرپول و پخت نانبصورت منظم
*
بازدید مهندس سالارمدیر کل اداره برق غرب مازندران در خصوص افزایشظرفیت سیستم برق و شبکه سازی شهر پول
*
تعمیر چاه آب جهت مشکل قطع شدن آب وترمیمو نگهداری لوله های آب شکسته *خرید و نصب چراغ فازشب کامل به تعداد 250 عدد و تعویض 100 عدد لامپ
*
همکاری با مدارس در برگزاری مانور زلزله از طریق ماشین آتش نشانیشهرداری پول *نامگذاری معابر توسط شورای شهر و شهرداری با هماهنگی بنیاد شهیدخانواده شهداء و همشهریان
*
جلسه کارگروه بهداشتی درخصوص مشکلات بهداشتی در سطحو جمع آوری سگ های ولگرد با هماهنگی محیط زیست وشبکه بهداشت و دامپزشکی شهرداری
*
عملیات برداشت خاک ،و بازسازی ،مخلوط ریزی و بیس ریزی وکاشت نهال به مساحت 1کیلومتر
*
پیگیری نامه های خرید لودر از سازمان همیاری و شهرداری های تهران
*
آماده کردن زیرسازی جهت انتقال کانکس هلال احمر و آتش نشانی
*
عقب نشینی ودیوارکشی قسمتی از خیابانهای داخل شهر
*
راه اندازی سرویس بهداشتی ونمازخانه بینراهی دیوچشمه در ایام نوروز
*
ادامه پیگیری پارک تفریحی صد انجیلی ومنطقه زردکمر

 

 

 


 دبیر کل نهاد کتابخانه های عمومی کشور:

   برگزاری آزمون استخدامی نهاد با توجه به منابع موجود انجام خواهد شد

دبیر کل نهاد کتابخانه های عمومی کشور، در خصوص برگزاری آزمون استخدامی نهاد گفت: گزارشات حاکی از آن است که متاسفانه در بخش هایی از نهاد، در ستاد تهران و نیز در سطح استان ها، تراکم نیرو و در بخش هایی کمبود نیرو وجود دارد. قبل از برگزاری آزمون و جذب نیروی جدید لازم است بررسی هایی انجام شود، سپس چنانچه کمبود نیرو همچنان مشهود بود، برگزاری آزمون با توجه به منابع موجود انجام خواهد شد.

  مهندس محمد حسین ملک احمدی، دبیرکل نهاد کتابخانه های عمومی کشور طی بازدید از غرفه لیزنا در بیست و هفتمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران، در پاسخ به سؤال خبرنگار لیزنا مبنی بر علت عدم برگزاری آزمون استخدامی نهاد، بیان کرد: بنده شخصا هنوز بررسی دقیقی روی این موضوع نداشته ام که نیازهای پرسنلی را بررسی و با توجه به نیاز آزمون برگزار کنیم. طبیعتا زمانی که من آمدم خیلی امکان برگزاری آزمون نبود.

 وی با اشاره به مشغله های موجود در اواخر سال گذشته، که مانع از بررسی نیازهای پرسنلی شد، بر لزوم ساماندهی نیروها تأکید کرد و گفت: گزارشات حاکی از آن است که متاسفانه در بخش هایی از نهاد، در ستاد تهران و نیز در سطح استان ها، تراکم نیرو و در بخش هایی کمبود نیرو وجود دارد. قبل از برگزاری آزمون و جذب نیروی جدید لازم است بررسی هایی انجام شود، سپس چنانچه کمبود نیرو همچنان مشهود بود، برگزاری آزمون با توجه به منابع موجود انجام خواهد شد.

 دبیرکل نهاد کتابخانه های عمومی کشور، پیرامون ادامه فعالیت ها و خدمات ارائه شده در دوره مدیریتی اسبق نهاد، تصریح کرد: من در صحبت های روزهای اول حضورم در نهاد توقف چند طرح، و نه تعطیلی آنها را، اعلام کردم. طرح کتاب من، ایستگاه مطالعه ، و نیز خرید منابع توسط نهاد متوقف شد. بدیهی است که کتابخانه ها نمی توانند خرید منابع را تعطیل کنند، اما به دلیل بدهی هایی که به ناشرین داشتیم، و نیز حجم عظیم کتب موجود در انبار کتاب که قبل از حضور من سفارش داده شده بود، این روند متوقف شد.

 وی ادامه داد: بر این اساس، بازنگری، ارزیابی و بررسی نقاط قوت و ضعف بعضی از فعالیت ها و یا پروژه ها مثل کتاب من، ایستگاه مطالعه، برگزاری مسابقات فرهنگی، از برنامه های ماست و تصمیم گیری به آینده موکول خواهد شد.

 ملک احمدی تصریح کرد: در نزدیک به 3 ماهی که از حضورم در نهاد می گذرد، امکان ارزیابی وجود نداشت. چراکه تغییرات مدیریتی تازه انجام شد و مدیران جدید، فعالیت های خود را به تازگی آغاز نموده اند. با حضور این دوستان، ما ارزیابی ها را انجام خواهیم داد و در صورت لزوم اصلاحات لازم را اعمال خواهیم کرد.

 وی پرداختن به بحث کتابخانه های مجازی را به عنوان خدمات جدیدی که نهاد روی آن تمرکز خواهد کرد، معرفی کرد و گفت: به منظور تحقق این امر ضمن اینکه کار را در داخل مجموعه خودمان با بخش فناوری اطلاعات برای فراهم کردن زیرساخت های لازم، نرم افزار های مورد نیاز و ... دنبال خواهیم کرد، اولین جلسه را نیز با شورای عالی فضای مجازی داشتیم.

 ملک احمدی ادامه داد: در بخش دیگری از کار مذاکراتی با ناشرین آغاز نموده ایم، و به عقیده من شاید مهم ترین بخش کار ما در رابطه با کتابخانه مجازی، ارتباط مناسب و منطقی با ناشرین است تا بتوانیم از تولیدات آنها در فضای مجازی استفاده کنیم.

 منبع : لیزنا


 به اطلاع کتاب دوستان می رساند:

نمایشگاه بین المللی کتاب تهران با 26 دوره برگزاری یکی از معتبرترین نمایشگاه های بین المللی کتاب درآسیا و خاورمیانه است. حضور سالانه بیش از 2 هزار و 500  ناشر داخلی و 1700 ناشر خارجی و بازدید بیش از 5 میلیون نفر از این نمایشگاه،  اعتبار فوق العاده ای به آن بخشیده است و به لحاظ بازدید کننده آن را در صدر جهانی قرار داده است.

موسسه نمایشگاه های فرهنگی ایران به عنوان بازوی اجرایی معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در برگزاری نمایشگاه بین المللی کتاب تهران، نمایشگاه های کتاب استانی و نمایشگاه های کتاب خارج از کشور در تلاش است تا در بیست و هفتمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران (  10 تا 21 اردیبهشت 1393) بیش از پیش در جهت اعتلای فرهنگ کتاب و کتابخوانی و رضایت مردم فرهنگ دوست کشورمان گام بردارد.

تلفن تماس با ستاد نمایشگاه :88170250

  تلفن تماس بن کارت دانشجویی 88496161 (021)


 احساس حقارت در کشور ما به شدت رایج است

متأسفانه قشر علم را گرفتند و تا دوران ما همین سنت سطحی‌نگری و مشق نویسی حاکم مانده و معنای پیشرفت علم به کلی مبهم است؛ در حالی که در غرب، علم همواره دو خاصیت پیش‌روندگی در مرز‌ها و تأمین نیازهای زندگی را داشته است. ملاک رشد علم در دوره ما، پیمانه‌های ناقصی مانند تعداد مقالات است، ولی این مقالات چه نیازی از ما رفع کرده است؟

 

 «تعداد زیاد دکترا مملکت را نجات نمی‌دهد، بلکه وجود دکترای با کیفیت است که نجات دهنده ماست»؛ این باور دکتر گلشنی است؛ از جمله چهره‌های ماندگار کشورمان در فیزیک که استاد دانشگاه صنعتی شریف و از جمله صاحب نظران و اساتید سرشناس «فلسفه علم» در جهان به شمار می‌آید. حضور وی در «نشست توسعه علمی مطلوب در جامعه اسلامی» فرصتی دست داد تا با دیدگاه‌های وی در این باره آشنا شویم.

به گزارش «تابناک»، دکتر گلشنی، رئیس گروه «فلسفه علم» دانشگاه صنعتی شریف، نخست با طرح این پرسش که چه عواملی باعث پیشرفت علم در جوامع اسلامی و سپس افول آن شد، در پاسخ به شش عامل اشاره کرد:

نخست و مهم‌ترین عامل،
تشویق قرآن به مطالعه طبیعت است که در آیات گوناگون، هم به بعد نظری و هم به بعد تجربی آن اشاره شده است و عالمان مسلمان با این نگاه، مطالعه طبیعت را عبادت می‌دانستند.

دوم،
تشویق قرآن و سنت به یادگیری علم از هر جای ممکن است و مشخص است در حدیث معروف «اطلب العلم ولو بالصین» یادگیری الهیات در چین نیست، بلکه منظور هر نوع علمی است.

سوم،
حاکمیت روح تسامح بود و عالمان مسلمان برای یادگیری علم، با تواضع و خوش‌رفتاری حتی شاگرد مسیحیان و صابئیان می‌شدند.

چهارم،
پرهیز از تقلید کورکورانه بود. همان گونه که ابن سینا می‌گوید کسی که بدون دلیل چیزی را بپذیرد، از فطرت انسانی دور شده است. عالمان ما علاوه بر مطالعه آثار گذشتگان قدرت خلاقه و نقاده هم داشتند، آنچنان که می‌بینیم ابن هیثم کتاب الشکوک علی بطلمیوس و رازی کتاب الشکوک علی جالینوس را می‌نگارند. متأسفانه اکنون در محیط ما این جو حاکم نیست و عینا ترجمه و تقلید و حاشیه‌نویسی بر کارهای غربی صورت می‌گیرد.

پنجم،
سختکوشی در کسب معرفت بود و عالمان مسلمان برای یافتن یک کتاب یا دیدار با یک عالم زحمات و مشقات زیادی را متحمل می‌شدند.

ششم،
جامع‌نگری و کل‌نگری حاکم بر تمدن اسلامی، آخرین نکته‌ است؛ در آن زمان علوم دینی از علوم طبیعی جدا نبود و یک روح حاکم بود، کار علمی را به روش علمی انجام می‌دادند و با یک دید وسیع به کلیت قضایا نگاه می‌کردند.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و فرهنگستان علوم با ذکر اینکه بیان این عوامل به معنای آوردن طبیعیات آن زمان نیست ولی باید آن روحیات را داشته باشیم، در پاسخ به این پرسش که چرا علم در جهان اسلام به انحطاط گرایید، گفت: دلایل بسیاری همچون جنگ‌های صلیبی، پیدایش تصوف و پاره‌پاره شدن جهان اسلام برای این سؤال ذکر شده، اما به باور من، دلیل اصلی این ماجرا، حاکم شدن مکتب کلامی ضد عقل اشاعره بود که حمایت شدید خلفای عباسی را همراه داشت که تداوم و حفظ حکومت خود را در آن می‌دیدند. نحوه نگرش غزالی و ابن خلدون و امثال آن‌ها که علوم طبیعی را آغشته به خطا و برای دین مضر می‌دانستند، از عوامل این کنار گذاشتن بود.

وی افزود: تا دوران مدرن همین وضعیت ادامه داشت و در این مدت، امثال خواجه نصیر که به علم توجه داشتند از مفردات بودند؛ اما در قرن نوزدهم شکست ایران از روسیه، استعمار هند توسط انگلستان و اشغال مصر به دست فرانسویان، جهان اسلامی را واداشت تا به علم جدید روی بیاورد، ولی متأسفانه قشر علم را گرفتند و تا دوران ما همین سنت سطحی‌نگری و مشق نویسی حاکم مانده و معنای پیشرفت علم به کلی مبهم است. در حالی که در غرب، علم همواره دو خاصیت پیش‌روندگی در مرز‌ها و تأمین نیازهای زندگی را داشته است. ملاک رشد علم در عصر ما پیمانه‌های ناقصی مانند تعداد مقالات است؛ اما این مقالات چه نیازی از ما را رفع کرده است؟

 

برنده? دو جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران، گفت: چند سال پیش در همین کشور به کسانی که بیشترین مقاله را در یک رشته داشتند امتیازاتی ‌دادند؛ مقالاتی که تنها 20 درصد ارجاعات خارجی داشتند و تنها 21 درصد آن‌ها در مجلات سطح بالاتر ISI   بود؛ علم ما باید به رفع نیازهای ما بیاید، ولی متأسفانه می بینیم در رشته‌هایی که بیشترین مقالات را داریم بیشترین واردات را هم داریم. با این پیمانه‌های رشد علمی نیاز کشور برطرف نمی‌شود. استاد دانشگاهی که بنا به تشخیص خود در حوزه اختراعات یا چاپ کتاب وارد شده است، چرا باید به دلیل نداشتن مقالات، در گرفتن ارتقا با مشکل روبه رو شود؟‌ ای کاش مسئولین اینجا حاضر و پاسخگو بودند.

وی افزود: بعد دیگر قضیه، مسأله نوآوری است. قوانین و چهارچوب‌های موجود اجازه خلاقیت را نمی‌دهند. مثلا دانشجوی دکترایی که روی پروژه مهمی کار می‌کند و نیاز به زمان دارد، موظف است در مدتی محدود کار خود را تمام کند وگرنه جریمه می‌شود. باید اولویت‌های ما مشخص باشد و اینقدر تابع مد نباشیم. زمانی بیوتکنولوژی و زمانی نانوتکنولوژی باب می‌شود. با این شرایط حتی با چاپ صد هزار مقاله هم به جایی نمی‌رسیم. با علم نمی‌شود بازی کرد و باید حساب و کتاب در کار باشد.

دکتر گلشنی سپس به مسأله حس تعهد به کشور اشاره کردند و گفتند احساس حقارت در کشور ما به شدت رواج دارد. سایت دانشگاه ما در روزی که یک برنده نوبل از دانشگاه بازدید کرد و چند کتاب را هم هدیه داد تیتر می‌زند: «بزرگ‌ترین روز دانشگاه» در حالی که بزرگ‌ترین روز دانشگاه روزی است که افراد دانشگاه کاری کنند که شأن دانشگاه بالا‌تر برود.

با این سخنان و یادآوری دوباره بازگشت به بینشی که در زمان اعتلای تمدن اسلامی حاکم بود، دکتر گلشنی کارهای مورد نیاز برای پیشرفت و تغییر وضع کنونی را این گونه برشمرد:

1. مشارکت دادن نخبگان:
متأسفانه توجه به نخبگان هم بد فهمیده می‌شود. توجه به معنای تجملات نیست بلکه کافی است امکانات تحقیق در اختیار آن‌ها گذاشته شود و برای علم از هیچ خرجی دریغ نشود.

2. اولویت دادن به رفع نیاز‌های داخلی


3. ترویج روحیه نقادی و نقدپذیری:
جامعه دانشگاهی همانند مقامات اکثرا نقد پذیر نیستند و نقدی هم که می‌شود از ادب اسلامی دور است. تا وقتی نقد نباشد، علم به هیچ وجه پیشرفت نمی‌کند. من به شدت با ایجاد کرسی‌های آزاداندیشی مخالف بودم زیرا تا محیط نقدپذیر نشود و مردم ادب نقد را نیاموزند این جلسات سودی ندارند.

4. توجه ویژه به کیفیت:
کیفیت مسأله‌ای است که از اول انقلاب به کلی فراموش شده است. کفش ایرانی که تولید می‌شود با مارک خارجی ارائه می‌شود، چون کیفیت در مورد محصولات داخلی فراموش شده و هویت خود را از دست داده‌ایم. جامعه دانشگاهی نباید نسبت به این بی‌کیفیتی ساکت باشد. به مقامات و رهبری نامه اعتراض‌آمیز بنویسید، کاری که من بار‌ها انجام داده‌ام؛ تعداد زیاد دکترا مملکت را نجات نمی‌دهد بلکه وجود دکترای باکیفیت است که نجات دهنده ماست. حداقل دانشگاه‌های درجه یک از گرفتن دانشجوی پولی معاف باشند. واقعا نتیجه این پردیس‌ها چه بوده است، جز اینکه وقت استاد برجسته صرف دانشجوهای سطح پایین بشود؟ ‌

5. توجه خاص به دیدگاه های کار‌شناسان و متخصصان:
به ندرت اهل علم مورد مشورت قرار می‌گیرند و وزارت علوم به صورت بخشنامه‌ای و یکطرفه تصمیم می‌گیرد و بخشنامه می‌کند و به همین دلیل تصمیمات ناقص و تک بعدی هستند. لازمه این کار این است که ابتدا آدم‌شناسی صورت بگیرد و افراد بر‌تر هر حوزه مشخص شوند و از آن‌ها استفاده شود.

6. حاکم کردن شایسته سالاری:
باید رئیس دانشگاه از متوسط دانشگاه بالا‌تر باشد تا دانشگاهیان برای او شأن قائل باشند. یکی از دکتراهایی که معاون وزیر هم بود در مراسم معرفی یک کتاب تفاوت سلیس به معنای روان را با سیلیس ـ که نوعی فلز است ـ تشخیص نمی‌داد! با این افراد به جایی نمی‌رسیم.

7. حاکم کردن کل‌نگری و وسعت دید در علم و فناوری:
در کشور ما متخصصان باریک‌بین بار می‌آیند و به قول هایزنبرگ، جهان را با عینک خودشان می‌بینند. در دانشگاه MIT  وقتی دیدند فارغ‌التحصیلان موفق نیستند، علوم انسانی را وارد مهندسی کردند تا بینش دانشجویان را وسیع کنند، چرا که علم برای خلأ نیست، بلکه برای جامعه انسانی است.

این استاد دانشگاه با عمومی ذکر کردن حنبه‌های نامبرده، نکات منحصر به فرد جامعه ایرانی را این گونه بیان کرد: در جامعه ما چند ویژگی برای علم ذکر شده که باید به آن‌ها توجه داشت. بر مبنای قرآن، باید از علم برای بهره‌گیری از امکانات طبیعت در جهت مشروع و ابداع علم مفید استفاده کنیم. علم مفید هر علمی است که کیان جامعه اسلامی برای اعتلای خویش به آن وابسته است. نکته‌ای که غرب به طور کلی از آن غفلت کرده، این است که علم باید در پی سعادت بشر باشد. اما می‌بینیم که در غرب علم در دست قدرتمندان افتاده و به جای رفع مشکلات هزاران نیازمند به اغنیا و مسائل نظامی توجه می‌شود، به شکلی که در انگلیس 30درصد و در آمریکا 50 درصد بودجه تحقیقات صرف امور نظامی می‌شود؛ این روند در راستای سعادت بشر نیست. دانشمندان و جامعه علمی ما باید حساس باشند و علاوه بر تلاش برای رسیدن به سطح بالای علم، دغدغه انسانیت را نیز داشته باشند، وگرنه ما نیز مثل آن‌ها آینده خوبی نخواهیم داشت.

عضو فرهنگستان علوم افزود: بزرگ‌ترین نقطه ضعف ما در زمان حال فرهنگ حاکم است که نه غربی است و نه اسلامی، زیرا اگر اسلامی بود، باید دغدغه اعتلای یک جامعه اسلامی را می‌داشتیم و اگر غربی بود، باید نظم و کیفیت و اولویت سنجی و شایسته سالاری حکم‌فرما بود. رشد سیاست و اقتصاد شرط لازم برای پیشرفت علم هستند اما پیش از این‌ها ما نیازمند اصلاح فرهنگ و اخلاق خود هستیم و این امر نیازمند حرکتی جهادگونه از جامعه علمی کشور و عزمی قوی در مسئولان است.

دکتر گلشنی در پاسخ به اینکه تحول فرهنگی از کجا می‌شود، گفت: از دبیرستان و دانشگاه اما این تحول تزریقی صورت نمی‌گیرد و باید بسیار لطیف و دقیق با قضیه برخورد کرد. استدلال و جاذبه داشتن دو عامل مهم در این امر برای تغییر فرهنگ ما و حاکمیت بینش اسلامی هستند.

 تابناک